اسلام به خاطر اینکه وابستگی شدید به دنیا و دلمشغولیهای آن را از فرد مسلمان بگیرد، به دنیا، همان ظرفیت طبیعیاش را داده است؛ زیرا وقتی دنیا به مثابه هدفی نگریسته شود که با آخرت _یعنی با فرایند بزرگ سازندگی که آخرت، انسان را به آن فرا میخواند و به آن تشویق میکند_ تعارض دارد، چنین دنیایی از سرای تربیت انسانی به محلی برای خوشگذرانی و فساد تبدیل میشود: «زندگی دنیا، در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشی شما به یکدیگر و فزونجویی در اموال و فرزندان است (آیه 20 سوره حدید)». [شهید محمدباقر صدر، کتاب راهبر زندگی، صفحه 202]